خط حزب الله 154 / منطق رهبری
منطق رهبری
نگاه افراطي و تفريطي به وظايف رهبر
از ابتداي انقلاب تاکنون، در نسبت با "تعريف وظايف و کارکردهاي رهبري"، نظريات مختلفي وجود داشته است. عدهاي با نگاهي "تفريطي"، معقتد به "رهبري فرمايشي و نمايشي" هستند که چونان "پاپ"، هر از گاهي در جمع مردم ظاهر شده و چند کلمهاي صحبت کرده و چند عکس يادگاري گرفته و بعد از آن به "واتيکان" مراجعت کند و "کار قيصر را به قيصر واگذار کند و کار خدا را به خدا". در اين نگاه، رهبر جامعه، داراي مسئوليت چنداني نيست جز نصيحتهاي مرشدانه. واضح است که خروجي چنين نگاهي، در نهايت منجر به بروز "سکولاريسم" و جدايي نهاد دين از سياست و حکومت خواهد شد. يعني دقيقا خلاف آرماني که انقلاب اسلامي براي آن تأسيس شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.
درست در نقطهي مقابل اين جريان، افراد ديگري قرار دارند که با نگاهي "افراطي"، هرآنچه که در بخشهاي مختلف دولتي (به معناي عام آن در سه قوه) و حکومتي ميگذرد را وابسته به "رأي و عمل" رهبري دانسته و خواهان آناند که در همهي مسائل خرد و کلان دولت، ورود پيدا کند. اين افراد معتقدند که اگر دولت يا مجلس يا قوهي قضائيه، کار خود را "ناقص" يا "نادرست" انجام داده است، رهبري بايد "مستقيما" ورود کرده و با زير پا گذاشتن قواعد و ساختارهاي موجود، برخورد قهري و قطعي با آنان انجام دهد. اين نگاه نيز اگرچه ممکن است در پارهاي از مواقع، از باب دلسوزي براي آيندهي انقلاب و روحيهي انقلابيگري باشد، اما خواه يا ناخواه، منجر به شکلگيري نوعي "استبداد" در جامعه خواهد شد. يعني باز هم خلاف آن چيزي که انقلاب اسلامي براي آن به وجود آمد.