تاریخچه شکل گیری قمه زنی
تاریخچه شکل گیری قمه زنی
از نظر تاريخي مسلم است كه قمه زني در قبل صفويه هيچ گونه سابقه اي نداشته است و ترديدها در آن است كه آيا در زمان صفويه به وجود آمده است و يا اينكه بعد از صفويه و در زمان قاجاريه رواج يافته است ؟
بعضی از محققان بر این عقیده اند که قمه زنی در زمان صفویه تاٌسیس گردیده و صفویه آغازگر آن بوده است به این صورت که در روز عاشورا سلاطین صفویه به بخشهای خاصی از افواج ارتش قزلباش خود که به گروه فدائیان قزلباش مشهور بودند دستور می دادند تا به طور منظم و دسته بندی شده ، دسته های عزاداری راه بیاندازند. نصراله فلسفی در کتاب زندگانی شاه عباس اول که یکی از دقیق ترین تواریخ است فوج فدائیان را چنین تشریح می کند : فدائیان قزلباش که همیشه سرشان به نشانه خدمت تراشیده بود در روز عاشورا شمشیر به دست بیرون می آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی با اصحاب امام حسین داشته باشند . آنان می گفتند : در چنین روزی که امام حسین و اصحابش تیر می خورند پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می کنیم ، یعنی نشان می دهیم که ما در راه امام حسین فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود و این شروع قمه زنی شد.(1) هم چنین اين احتمال نيز مطرح شده است که نخست اين عمل از سوي صوفيان و درويشان انجام مي گرفته است.(2)
اما برخي ديگر از محققان و تاريخ نگاران نيز بر اين عقيده مي باشند كه قمه زني مربوط به دوره قاجار بوده و در عصر صفويه وجود نداشته است.
استاد رسول جعفريان با بیان اینکه تاریخ سينه زني و قمه زني، به بيشتر از اواخر قاجاريه نمي رسد می گوید:«يكي از دلايل اين است كه فتاوايي كه از علما داريم همه اش مال اواخر قاجاريه است و مطلقاً در استفتائات قديمي تر راجع به اين نصي نداريم.»(3) به عقیده وی تشيع در زمان صفوي به هند رفت و در برگشتش صورت هایی از عزاداری را به همراه آورد. این اتفاق درمورد لبنان هم واقع شد. در نبطيه يك عالم شيعه به نام شيخ حسن الحبوسي، ملقب به المكي (م 1907 يا 1908 /1326ق) با اين گونه مراسمات مخالفت نمود و گفت که این رسوم خاص توسط ایرانیان وارد آن منطقه شده است.(4) اين اتفاقات همزمان با اواخر قاجاریه است.
اما اگر بخواهيم به يك جمع بندي ميان اين دو نظريه دست يابيم بايد گفت كه ريشه هاي اين گونه عزاداري ها از زمان صفويه نشاٌت مي گيرد ولي نه بصورت كنوني ، بلكه بصورت فردي و بسيار محدود و بي ضابطه انجام مي گرفته است . و خواستگاه آن بيشتر در شهرهايي بوده است كه در آن دراويش و صوفيان نفوذ بيشتري داشته اند .
گزارشي از اولياء چلپي در عهد شاه صفي در مورد عزاداري مردم تبريز كه مركز اصلي تجمع دراويش و صوفيان بوده اظهارات فوق را تاٌييد مي كند : هنگامي كه خواننده به قسمتي ميرسد كه طرز كشته شدن امام حسين به دست شمر ملعون را توصيف مي كند درست در همان لحظه تصاوير اجساد اطفال كشته شده امام را از چادر شهيدان كربلا بيرون مي آورند . از تماشاي اين منظره فريادها و ناله و شيون هاي واي حسين گوش فلك را كر مي كند و تمامي تماشگران گريه وناله سر مي دهند ، صدها تن از مخلصان با شمشير و قمه به سر و صورت و پيكر خود زده مجروح مي شوند.(4)
با اين حال در طول دورة صفويه و زنديه، عزاداري رسمي و سنتي شيعيان همواره به صورت روضه خواني و برگزاري تعزيه انجام مي گرفته است و همين امر منجر گرديده تا سياحان خارجي عصر صفوي كه گزارشي از عزاداري ايرانيان ارائه نموده اند حرفي از قمه زني يا زنجيرزني به ميان نياورده و فقط اشاره اي به رفتاري داشته باشند كه مي توانسته سرآغازي براي اين اعمال باشد.
تشیع در زمان صفوی به هند رفت و در برگشتش صورت هایی از عزاداری را به همراه آورد.
اما اين سبك عزاداري ها در دورة قاجاريه صورت منظم تري به خود گرفته و با گسترش نفوذش در ميان عوام، توانست به مراسم رسمي عزاداري ايرانيان رسوخ نمايد. از گزارش سياحان خارجي هم بر مي آيد كه اين سبك عزاداري در اواسط دوره قاجاريه به اوج خود رسيده و تا پايان دورة قاجاريه به قوت خود باقي بوده است. « پير لوتي » كه د ر زمان مظفر الدين شاه (1901 م/ 1317 ق) به ايران سفر كرده طي گزارشي در مورد قمه زني مي نويسد: «مردان سر برهنه در ميان گيسوان خود شكاف خو ن آلودي ايجاد كرده اند(قمه زده اند) و عرق و قطرات خون روي شانه هايشان جاري است.»(6)
همچنین «بنجامن» سفير كبير آمريكا در ايران عهد ناصرالدين شاه، در سفرنامه اش گزارشی از دسته های قمه زنی و شدت و حدت آن ذکر کرده است. (7)
قمه زنی خلاف سیره اهل بیت
ما باید از مشی و منش حضرات معصومین(ع) در مراسم و محافل عزاداری پیروی کنیم، سنت عزاداری از مواریث حضرت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است، امام باقر و امام صادق بیش از سایر معصومین(ع) بر مسأله ذکر مصیبت و تشکیل محافل عزاداری تأکید فرمودهاند و خود این بزرگواران هم ملتزم بودند. در واقع سنتهای حسنه قدسیِ الهی که بقای تشیع و حیات مکتب اهل بیت(ع) و در حقیقت اسلام ناب در گرو تحفظ آنها بوده و هست، ارث صادقین(ع) است و آن بزرگواران این سنت را بنا گذاشتهاند.
آیا در رفتار و سنت حضرات معصومین(ع) که بانی این سنت حسنه هستند، چنین رفتارهای غیرمعقولی سراغ داریم؟ حتی یک مورد داریم که حضرت امام صادق(ع) که بنیانگذار سنت عزاداری هستند، زنجیر تیغدار بر سینه و پشت زده یا قمه بر سر زده باشند؟ اگر چنین چیزی جایز بود، امام صادق(ع) انجام میدادند. ما در هر امری اگر از حضرات معصومین(ع) مدرک مستند برخوردار از دلالت تام در اختیار داشته باشیم، روی چشم میگذاریم و به آن عمل میکنیم، اما هرگز قول و فعل مستند به آن بزرگواران در این زمینهها در دست نیست.
پی نوشت ها:
1) مصاحبه با دكتر يوسفي غروي، وبسایت تبیان
2) همان
3) نشست مدرسه عالي فقه و معارف اسلامي؛ تاريخ نگاري عاشورا و تحريفات آن
4) نقباء البش ، ج 2/1 ، ش 359 ؛ همچنين ر.ك: لمعات الاجتماعيه من تاريخ العراق الحديث، ج 2(بغداد 1971 )،ص 11
5) ايرانيان و عزاداري عاشورا ، اصغر فروغي ابري ، ص 61
6) همان
7) بنجامن، س. ج. و.، ايران و ايرانيان، ترجمه محمدحسين كردبچه، ص ۲۸۴